در کشور ما بحرانی که به عنوان پاندمی کرونا بود، کوچک انگاشته شد و آن را به عنوان رخدادی بهداشتی درمانی دانستند و بار اصلی آن را بر دوش وزارت بهداشت قرار دادند
شفاآنلاین>سلامت> ویروس لامبدا به قطر و ترکیه هم رسیده و در یک قدمی کشور ماست. همین حالا هم روزی حدود ۶۰۰ نفر از هموطنانمان را از دست میدهیم و باز شدن پای لامبدا به کشور میتواند شرایطی به مراتب وخیمتر ایجاد کند.
به گزارش شفاآنلاین: ویروس لامبدا به قطر و ترکیه هم رسیده و در یک قدمی کشور ماست. همین حالا هم روزی حدود ۶۰۰ نفر از هموطنانمان را از دست میدهیم و باز شدن پای لامبدا به کشور میتواند شرایطی به مراتب وخیمتر ایجاد کند. دکتر محمد کریمینیا، معاون قرارگاه پدافند زیستی کشور معتقد است حداکثر یک ماه برای آمادگی در مقابل سوش لامبدا فرصت داریم و در این مدت باید با بازمهندسی در ساختار قرارگاه ملی مقابله با کرونا، بازنگری در ساختار فعلی واکسیناسیون و استفاده از تجارب مثبت کشورهای موفق و تجارب مثبت خودمان برای مواجهه با لامبدا آماده شویم. چرایی بحرانی شدن کرونا و رسیدن آمار مرگهای روزانه به ۷۰۰ نفر، تحلیل وضع موجود و راهکارهای پیشرو، موضوعاتی است که در گفتگو با دکتر کریمینیا به آنها پرداختهایم.
آقای دکتر کریمی نیا! مرگهای
کرونا در کشور به حدود روزی ۷۰۰ مورد هم رسیده و آمار ابتلا و بستری هم به همین تناسب بالاست. شرایط امروز کشور را ناشی از چه میدانید؟ آیا صرف قدرت شیوع ویروس دلتا این اوضاع را رقم زده یا بخشی از ماجرا به شیوه نادرست مدیریت بیماری در کشور باز میگردد؟
در کشور ما بحرانی که به عنوان پاندمی کرونا بود، کوچک انگاشته شد و آن را به عنوان رخدادی بهداشتی درمانی دانستند و بار اصلی آن را بر دوش وزارت بهداشت قرار دادند. ستاد ملی مقابله با کرونا تشکیل شد، اما ازتوانمندیهای سایر دستگاهها و تجارب گذشته به درستی استفاده نشد. یکسری از دستگاهها در این زمینه مسئولیت داشتند. به عنوان مثال سازمان پدافند غیرعامل یکی از سازمانها و دستگاههایی بود که در این زمینه مسئولیت ملی دارد و تجارب، تمرین، رزمایش و ساختارسازی و آمادهسازی قرارگاه استانی را انجام دادهاست، اما این سازمان به یکباره کنار گذاشته و ساختار جدید طراحی شد. از ظرفیت سازمان مدیریت بحران و حتی از توانمندی وزارت کشور هم که مسئولیت ملی دارد به درستی استفاده نکردیم. مجموع اینها نشان داد، ستاد ملی مقابله با کرونا استراتژی ندارد. وقتی استراتژی درستی نداشته باشید، بیماری خودش را به شما تحمیل میکند! نتیجه این شد که از همان ابتدا بیمارستانهای ما محور شد و تاکنون هم از این وضعیت خارج نشدهایم. در مرحله تاکتیک و تکنیک هم به درستی رفتار نکردیم. یعنی ما از ستاد ملی برای کل کشور تصمیم گرفتیم در حالی که شاید یک بخشدار یا فرماندار و استانداری توانسته زیر مجموعهاش را مدیریت و بیماری را در محدوده خودش کنترل کند، اما در سطح کشور برای همه یک الگو را طراحی، ابلاغ و اجرا کردیم. از سوی دیگر نظرات اصلاحی و دلسوزانه متخصصین، دستگاهها و کارشناسان، جدی گرفته نمیشد. اینکه ابتدا فکر میکردیم کاری درست است، اما در ادامه مشخص شدهاست که درست نبوده، اشکالی ندارد. اما لجاجت بر اشتباه گذشته، ماحصلش مرگهای بالای ۷۰۰ نفر شد. این لجاجت بر الگوی قدیم، تداوم ۱۸ ماهه پیدا کرد و خودش را جاهای دیگر هم نشان داد.
مثلاً در کجا؟!
ما از قبل مبحث مافیای دارو را در کشور داشتیم. دکتر نمکی همان ماههای اول مسئولیت گفتند که من با مافیای دارو مقابله میکنم و جلوی امضاهای طلایی را میگیرم. حالا همان مافیا، در دوران مقابله با کرونا به کاسبان کرونا تبدیل شدهاند و در زمینه دارو، تجهیزات پزشکی و واکسن به انحای مختلف برای کشور چالش درست کردند.
آیا میتوان مصادیق این کاسبی از کرونا را در هزینههای چندین میلیاردی برای داروهای بیاثری همچون رمدسیویر و فاویپیراویر ردیابی کرد؟
دقیقاً! در زمینه تجویز رمدسیویر و فاویپیراویر، بهرغم اینکه سازمان بهداشت جهانی این دو دارو را در چند مطالعه رد کرد، اما وزیر وقت بهداشت در شورای عالی بیمه این دو دارو را تصویب و حتی زمینه تولیدش را ایجاد کرد. در حالی که اخیراً هم آقای دکتر قانعی دبیر سابق کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا، مصاحبههای مکرر کردهاست که این دو دارو هیچ تأثیری در درمان کرونا نداشتهاست.
اما درمانگاههای سرپایی رمدسیویر همچنان در حال راهاندازی است!
بله در خیلی از بیمارستانهای ما درمانگاههای سرپایی تزریق رمدسیویر ایجاد شدهاست. اخیراً هم بیمه سلامت اعلام کرد از ابتدای شهریور ماه فاویپیراویر در لیست بیمه نیست، اما هیچکس نمیپرسد چرا چنین دارویی را تصویب و توزیع کردید و چرا در نهایت ردش کردید؟!
شما به عنوان معاون قرارگاه پدافند زیستی کشور چرا زودتر این مطالب را عنوان نکردید و حالا با تغییر دولت این موضوع را رسانهای میکنید؟
اگر شما به مصاحبه ۱۴ دی ماه که من با برنامه ثریا در شبکه یک داشتم، مراجعه کنید، میبینید که ما به عنوان سازمان پدافند ماههای متعددی است این موارد را گفتهایم، اما متأسفانه با این توجیه که در جنگ فرمانده را نباید عوض کنیم به این نکات توجه نشد. سؤال من این است اگر فرمانده به نیروهایش آسیب میرساند، چرا نباید عوض شود؟! کجا در کشور عملکرد این فرمانده را چک کرده و به مردم گزارش دادند؟! بعضی از دستگاههای ما وظیفه نظارتیشان را فراموش کردهاند.
چه دستگاههایی باید در این موارد نظارت میکردند؟
مجلس، قوه قضائیه، سازمان بازرسی و دیوان محاسبات.
به بحث مافیای دارو و ماجرای تصویب و تولید و تجویز داروهای بیاثری مثل رمدسیویر اشاره داشتید. آیا در حوزه واکسن هم با چنین مسائلی مواجه بودهایم؟
بله به طور نمونه قرارداد تولید ۲ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک در ماه در ایران بین شرکت اکتوورکو و اسپوتنیک روسیه بسته و این قرارداد در سطح گسترده رسانهای و به همه کشور اعلام میشود که به زودی ماهی ۲ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک را به بازار ایران عرضه میکنیم، اما در تیرماه دکتر رئیسی، معاون بهداشتی وزارتخانه اعلام میکند که روسها سر ما کلاه گذاشتند. اگر روسها سر ما کلاه گذاشتند چرا به مراجع بینالمللی شکایت نمیکنید؟ چرا واقعیت را به مردم نمیگویید؟
واقعیت چه بودهاست؟
واقعیت این بوده که روسها به درستی با شرکت اکتوور قرارداد بستهاند تا واکسن اسپوتنیک در ایران تولید و به روسیه تحویل شود نه ایران! در واقع روسیه برای تولید واکسن برونسپاری کردهاست.
یعنی در حال حاضر این واکسن تولید میشود و به ما نمیدهند؟!
بله واکسن تولید میشود و به ما هم نمیدهند. پس میبینید که سوءمدیریت بخش کوچکی از این ماجراست و نمیتوانیم بگوییم همه اینها سوءمدیریت بودهاست. این قرارداد را چه کسی تنظیم و چه کسی امضا کرده؟ چه کسی به مردم اعلام کرده؟ اگر ظرفیت تولید ۲میلیون دوز واکسن در ماه در داخل کشور طبق استانداردهای بینالمللی وجود دارد، چرا این ظرفیت را در اختیار سایر تولیدکنندههایمان نگذاشتیم تا محصولات ایرانی زودتر وارد بازار شود؟! نمایندگان کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، قوه قضائیه، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات نهادها و افرادی هستند که باید به این مسائل توجه جدی و عملیاتی بکنند. نکته دیگری که وجود دارد این است که در قوانین و مقررات ما برای شرایط اضطراری پیشبینی درستی صورت نگرفته و زیرساختهای لازم برای آن در نظر گرفته نشدهاست. صرف قانون نیست و باید زیرساختهای اجرایی قانون را هم در نظر بگیریم به همین خاطر رسیدگی به خیلی از موارد اینچنینی ناخواسته در یک پروسه طولانی مدت قرار میگیرد.
چرا روسیه تولید واکسن اسپوتنیک را برونسپاری کرده و به ایران سپردهاست؟
نه فقط روسیه، حتی کشور ایران هم به دنبال این است تا برای تولید واکسن بیشتر از ظرفیت موجود در کشورهای دیگر استفاده کند. کاری که در حال فایزر، مدرنا، آسترازنکا و حتی چین و هند هم انجام میدهند. این یک قانون است که به جای گسترش ظرفیت و وقت تلف کردن برای تولید، از ظرفیت استاندارد موجود در شهر و کشور دیگر استفاده میکنند تا تولید را سریع پیش ببرند و این یک استراتژی خیلی خوب است که ایران هم اگر بتواند باید استفاده کند.
آقای دکتر! دارویی رمدسیویر واقعاً اثرگذاری در درمان کرونا ندارد یا در حال حاضر که مصرف آن بالا رفته است، اینگونه عنوان میشود؟
هزاران میلیارد تومان هزینه واردات ماده اولیه این دارو شده است. گفته میشود امریکا به ما واکسن نمیدهد، اما جالب است بدانید تنها تولیدکننده مواد اولیه دارویی رمدسیویر یک شرکت صهیونیستی - امریکایی است که در امریکا قرار دارد. چرا ما هزاران میلیارد تومان بر اساس گزارش آقای دکتر قانعی و دکتر زالی هزینه این داروها کردهایم؟ هر دوی این بزرگواران در حال حاضر سمت دارند. آقای دکتر قانعی دبیر کمیته نیست، اما هنوز عضو کمیته علمی مقابله با کرونا و عضو کمیته واکسن کروناست. آقای دکتر زالی هم مسئول ستاد کرونا استان تهران است. طبق گزارشهایی این دو بزرگوار، هزاران میلیارد تومان بودجه مملکت صرف واردات ماده اولیه رمدسیویر شده در حالی که در مطالعه سازمان جهانی بهداشت اعلام شده که این داروها کارایی و هزینه اثربخشی نداشتهاند.
سال گذشته بود که نتایج این تحقیق اعلام شد و جدید نیست.
بله، سال گذشته یکی از بحثهای دعوای دکتر ملکزاده و دکتر نمکی بر سر همین ماجرا بود و چیز تازهای نیست، اما باز هم سازمان جهانی بهداشت ماه گذشته مطالعه جدیدی را منتشر کرد و همان نتیجه قبلی اینجا هم تکرار شد. بنابراین میبینید که مسائل مرتبط با سوءمدیریت از یک طرف، ضعف مدیریت از سوی دیگر و مدیریت هدفمند به سمت منافع برخی گروهها موجب شده تا شرایط امروز پیش بیاید.
آقای دکتر حالا و در شرایط کنونی برای مدیریت اوضاع چه باید کرد؟
با تغییر برخی از آدمها ساختارها به هم نمیریزد. ۱۸ ماه از آغاز اپیدمی کرونا در کشور گذشته و خیلی از نقاط قوت و ضعف مشخص شدهاست. کشورهای موفق در مهار کرونا سه استراتژی را پیش گرفتهاند؛ یک تشخیص در حد وسیع، دو ردیابی افراد مشکوک و بیمار و سه واکسیناسیون. در کنار اینها فاصلهگذاری و بحثهای مرتبط با بهداشت فردی، ماسک و اینها را هم باید در نظر گرفت که همه رعایت میکردند.
باید پروتکلها و الگوهایی که در کشورهای دیگر به درستی عملیاتی شده را عملیاتی کنیم. در اصل یک بازمهندسی در ساختار قرارگاه ملی مقابله با کرونا باید اتفاق بیفتد.
یک بازسازی خیلی جدی حرفهای و اورژانسی در حوزه ملی، استانی و شهرستانی شهری و دستگاهی باید انجام شود. زیرا بخشهای مختلف باید بیشتر دخیل شوند ما حتی از ظرفیت سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام روانشناسی، و نظام پرستاری نتوانستهایم، استفاده کنیم. از ظرفیت اتحادیهها و سندیکاها به درستی استفاده نکردیم، در حالی که مجری مصوبات اتحادیهها و سندیکاها هستند، اما فقط ابلاغ میکنیم که تعطیل شود.
پس شما با لاک داون عمومی موافق نیستید و معتقدید لاکداون باید هوشمندانهتر باشد؟
بله لاک داون کاملاً هوشمندانه و با استفاده از تکنولوژیها؛ یعنی غربالگری دیجیتال، کنترل از طریق موبایل و کنترل از طریق کارتهای بانکی. ما توانمندی ردیابی هوشمند را در داخل کشور داریم. رفتار درمان محور بیمارستانی به طور کلی باید عوض شود و از منزل به بعد لایه به لایه جلو بیاید. ما هر جا میتوانیم باید بیماران و افراد مشکوک را در منازل مدیریت کنیم. لایه بعدی در محلات و بعد بیاوریم به بیمارستانها تا بیمارستانهای ما در این حجم درگیر نشوند. ما یکی از کشورهایی هستیم که بیشترین مدافعان سلامت را از دست دادهایم و بیمارستانهای ما خیلی درگیر هستند، چون بار خیلی زیادی را بر دوش بیمارستانها تحمیل کردهایم و ناخواسته به رغم واکسیناسیون مختلف این درگیری اتفاق افتادهاست.
با وجود واردات ۲۴ میلیون واکسن و افزایش واکسیناسیون مرگها به ۷۰۹ مورد هم رسید چرا واکسیناسیون ما در عمل از افزایش موارد فوت پیشگیری نکرد؟
ما در واکسیناسیون مان عقل معاش به کار نگرفتهایم. واکسیناسیون ما به جای اینکه مناطق و افراد پرریسک را در بر بگیرد، یک دفعه جمعیت بلند و زیادی را در بر گرفت. در خیلی از استانهایی که بیماری شیوع پیدا نکردهبود واکسیناسیون انجام دادیم و در استانهایی که بیماری شیوع پیدا کردهبود و به شدت در حال پیشروی بود با همان الگوی استان کم شیوع واکسیناسیون انجام شد. واکسیناسیون باید بازمهندسی شود. برخی از گروههای ما واقعاً به واکسیناسیون نیازی نداشتند و آنقدر در معرض خطر نبودند. وقتی گفته میشود افراد بالای ۶۰ سال باید واکسینه شوند، فرقی نمیکند که پاکبان باشند یا معلم. برای واکسینه شدن برخی گروهها اولویت داده شد و حتی افراد ۳۰، ۴۰ سالشان را هم واکسینه کردند در حالی که همان زمان افراد با سن بیشتری داشتیم که واکسینه نشدند و آمار فوتیهای ما در آن را رده سنی بیشتر بود. یک بررسی هم اخیراً منتشر شده که نشان میدهد افرادهای ریسکی که به درستی واکسینه شدهاند آمار مرگ در آن جمعیت به شدت پایین آمدهاست؛ یعنی ما حتی از تجارب مثبت خودمان هم استفاده نمیکنیم! طرح شهید سلیمانی طبق صحبت آقای وزیر بهداشت آمار مرگ را ۶۰ و ۷۰ درصد پایین آورد، اما پس از دو ماه طرح عملاً متوقف شد، چرا طرحی که موفق بود، عملاً متوقف شد؟ چه دستهایی در کار بوده تا از تجارب مثبت خودمان هم استفاده نکنیم؟!
اشاره داشتید که سازمان پدافند غیرعامل و مدیریت بحران از سازمانهای تخصصی در حوزه مدیریت بحرانهای اینچنینی هستند. این دو سازمان عضو ستاد ملی مقابله با کرونا نیستند؟
بهرغم پیگیریهای به شدت زیاد، سازمان پدافند غیرعامل عضو ستاد نیست و سازمان مدیریت بحران هم خودش نیست، ولی وزارت کشور عضو است. در حالی که سازمان پدافند غیرعامل طبق سیاستهای کلی که رهبری ابلاغ فرمودند و اساسنامه پدافند زیستی، وظیفهاش در اینجاست. یعنی دقیقاً در جایی که سازمان سالها تمرین کرد و برای این کار آماده شد نه فقط سازمان پدافند را کنار گذاشتند، بلکه ساز و کاری را که برای مقابله با برای این بحران هم آماده شدهبود، کنار گذاشتند. در حالی که سازمان برای مقابله با این شرایط از قبل آمادگی داشت. ما در ۲۹ بهمن ۹۶ در فرودگاه امام مانور برگزار کردیم. موضوع مانور بیماری ویروسی هوابردی بود که در کشور چین اتفاق افتاده و توسط مسافران یک پرواز وارد کشور ایران میشود.
۲۹ بهمن ۹۶؟! آیا پیشبینی میکردید؟
وظیفه سازمان پدافند غیرعامل این است که تهدیدات و آسیبها را شناسایی و اقدامهای لازم را پیشبینی کند. تمامی مستندات این مانور و آمادگیها موجود است و ما میتوانیم اسناد آن را در اختیار شما قرار دهیم؛
و کلام پایانی؟
ما در دوره انتقالی دولت یک فضای ۵۰ روزه را از دست دادیم؛ نه دولت قبل برای انتقال برنامه داشت و نه دولت جدید در این زمینه پیشبینی لازم را کردهبود. این فضای ۵۰ روزه دقیقاً فضایی شد که ما به آمار ۶۰۰ - ۷۰۰ نفر فوتی در روز رسیدیم. من از رئیسجمهور خواهش دارم هر طور شده بازمهندسی ستاد ملی مقابله با کرونا را تسریع کنند. ما فرصت نداریم. در حال حاضر کرونا تنها چالش جدی کشور است. سویه جدید لامبدا نزدیک است، وارد کشور شود و احتمالاً شرایط بدتری را رقم میزند. ما ماکزیمم یک ماه فرصت داریم با واکسیناسیون، بازسازیها و بازمهندسی و تقسیم کارهایی که باید انجام دهیم خودمان را برای لامبدا آماده کنیم والا آن زمان تجارب خیلی بدتری خواهیم داشت.روزنامه جوان