کد خبر: ۳۴۳۶۷۶
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۳ - ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024May 07
وقتي احساس تمام شدن تكميل ميشود كه احساس كني هيج نقشي نه شخصا و نه از طريق سيستم نمايندگي در اصلاح امور نداري .
شفاآنلاین>یادداشت>  قبل از هر چيز بايد گفت افزايش شيوع خودكشي پزشكان در إيران با مطالعات آماري به اثبات رسيده است و بر اساس حدس و كمان نيست 
  ثانيا بايد تاكيد كرد خودكشي هيچ راه حل درستي براي مشكلات نيست .فرزندان والدين دوستان و اخيرا دستياران پزشكاني كه خودكشي ميكنند هيج گاه آنها را نخواهند بخشيد . در دنياي مدرن هرچه بيشتر و بيشتر بخش هايي از وجود به نوعي حيات اجتماعي تعلق دارند و هيچ كس حق ندارد درباره اين بخش بزرگتر وجودش به تنهايي تصميم بگيرد . صحبت از خودكشي هم هيچگاه نبايد با حالتي حق به جانب صورت بگيرد چون همين الان هزاران نفر در حالت ambivalence نسبت به خودكشي قرار دارند و همين افرادي هم كه خود را ميكشند بعد از سالها ترديد اينكار را ميكنند 
  ثالثا ؛ خودكشي هركس منجمله هر پزشكي در زمينه نوعي استعداد روحي رواني رخ ميدهد اما عوامل محيطي هرچند اندك   در يك لحظه خاص ممكن است تصميم فرد را قاطعيت ببخشند كه آن هم هيچ گاه مطلق نيست . مهم ترين فاكتوري كه براي پزشكان ايراني ميتوان برشمرد فاصله رو به تزايد ايده ال ها و سطح علمي كار پزشكي در دنيا و ايران است . اگر به معيشت مي انديشند هم بيشتر از اين بابت است كه تعجب ميكنند چگونه سيستمي ممكن است برجسته ترين و مورد نياز ترين بخش هاي خود را ذره ذره بفرسايد و چكونه اين سيستم ميتواند در مورد ساير مصالح عمومي تصميم بگيرد .اين احساس به هيچوجه مختص پزشكان نيست بلكه پزشكان به عنوان يكي از شاخص ترين بخش هاي طبقه متوسط مدرن بيش از همه آن را احساس ميكنند و به آن واكنش نشان ميدهند شايد يكي از دلايل اين باشد كه پوزيتريسم و خوش بيني بخش مهمي از آموزش هاي پزشكاني است كه در طب مدرن حتي مرگ طبيعي را هم به رسميت نميشناسند و تا آخرين لحظه براي هر بيمار مشرف به موت هم بيشترين تلاش را به عمل مي آورند . همه چيز امكان پذير و در چارچوبي داراي راه حلي است . بنابراين وقتي به نقطه اي ميرسند كه اوضاعي است بدون كوچكترين روزنه تغيير در مي مانند . بنابراين هر آنجه بر فاصله انچه ميتواند واقعيت باشد با آنجه عملا واقعيت است مي افزايد ، بر اين احساس درماندگي دامن ميزند اين ميتواند لحن صحبت يا تحليل يك مقام مسئول از ريشه هاي بحران باشد كه آن را انكار ميكند و از پيشرفت هاي سرسام آور صحبت ميكند يا حتي خصوصيات فردي باشد كه قرار است مهم ترين تصميم را براي انچه جوهر وجود اوست " كيفيت كارش " اتخاذ كند . وقتي احساس تمام شدن تكميل ميشود كه احساس كني هيج نقشي نه شخصا و نه از طريق سيستم نمايندگي در اصلاح امور نداري . نه تنها در جايي كه كار ميكني بلكه در جايي كه درس ميخواني يا درس ميدهي هم نظر تو كوچكترين نقشي در اداره امور ندارد . هيچ سازماني كه احساس كني بخشي از كمپين هاي او براي اصلاح امور هستي وجود ندارد . سيستم ناديده ات ميگيرد تنها به كار و تن تو نياز دارد سازمان هاي اجتماعي هم در بهترين حالت تصور ميكنند دارند براي تو تلاش ميكنند اما بستري كه احساس كني تو هم داري تلاش ميكني ولو با پرداخت هزينه اي وجود ندارد ، برايت نميگسترند . كسي درك نميكند فرهيخته اي كه بيشترين تلاش را در كسب دانش روز بدون امكانات كافي به عمل اورده قادر به بيشترين تلاش و بيشترين ابتكار براي اصلاح پيچيده ترين كلاف هاي اجتماعي سلامت هم هست  . اما نكته اي كه شايد تنها براي پزشكان وجود داشته باشد و براي ساير اقشار تا اين درجه بارز نيست بي تفاوتي ، تمسخر و گاه حتي عنادي است كه رايحه آن گاه و بيكاه از عرصه عمومي به مشام ميرسد .
    با اين همه با وجود آمار بالاي خودكشي در ميان پزشكان بايد گفت اكثريت پزشكان با همان نگرش خوش بينانه و پوزيتيويستي خود ريشه مشكلات را بطور واقعي بسيار پيشيني تر دريافته ،  اصلاح چارجوبي كه آنان را به هيچ مي انگارد وجهه همت خود قرار ميدهند خودكشي نميكنند خودكشي ديگران را هم در مان ميكنند .
  جامعه پزشكي چالش  را از جايي شروع ميكند كه واقعا هست .چالش دشوار تر و اصلاح سيستم موجود با تمام چارجوب ها و تابوهايش را واجد ارزش اخلاقي بالاتري 
مييابند .
برچسب ها: خودکشی ، پزشکان ، روحی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: